اگر تا به حال در جریان رسیدگی به یک پرونده قضایی در دادگاه قرار گرفته باشید، حتما تا به حال اصطلاح علم قاضی را بسیار شنیدهاید. انواع مختلف اصطلاحات حقوقی دیگر در جلسات دادگاه وجود دارند که از طریق آنها اجرای احکام انجام میشود اما در رای دادگاه مفهوم علم و ارتباط آن با قاضی چیست؟ در ادامه این مطلب با ما همراه باشید تا درباره این اصطلاح بیشتر بدانیم و با تمامی جوانب آن آشنا شویم.
ابتدا باید به این موضوع بپردازیم که این اصطلاح قضایی به چه معنا است و چرا از آن در دادگاه استفاده میشود. بر اساس ماده 160 در قانون مجازات اسلامی دلایلی وجود دارند که موجب به اثبات جرم خواهند شد که از آنها میتوان به شهادت، اقرار، سوگند و قسامه و علم یا آگاهی قاضی اشاره کرد.
درواقع اگر فردی قصد داشته باشد دعوی را بر علیه کسی در دادگاه مطرح کند، باید برای آن دلیل یا شواهد مختلف را به قاضی یا مقام قضائی مربوطه ارائه دهد. اگر این مستندات برای قاضی حقانیت داشته و درستی آنها کاملا مشخص شود، علم یا آگاهی قاضی ایجاد خواهد شد.
پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران شرط علم یا آگاهی قاضی به قانون مجازات اسلامی اضافه شد و قبل از آن در قوانین این اصطلاح وجود نداشت. حال اگر قاضی حکمی را با علم خود صادر کند، باید حتما دلایل و مستنداتی را که موجب یقین خود برای صدور حکم شده است، تشریح کند. آ
حال باید بدانیم که اعتبار علم یا آگاهی قاضی تا کجا است و چه زمانی میتوان به آن استناد کرد. ابتدا باید بیان کنیم که علم یا آگاهی قاضی زمانی میتواند معتبر باشد که قاضی یک پرونده را کاملا مطالعه کرده و بر تمامی اوضاع و احوال پیرامون آن مسلط باشد. به عبارت دیگر قاضی باید علم قاضی را به صورت کامل داشته باشد تا بتواند بر اساس آن حکم را به درستی صادر کند.
علمی که قاضی خارج از پرونده به دست آورده و حکمی که بر پایه آن صادر شود فاقد هیچ گونه اعتبار یا به اصطلاح حجیت قضایی خواهد بود. البته علم یا آگاهی قاضی باید در طول دلایل دیگر باشد. یعنی میتواند در ادامه یک شهادت باشد که اگر کذب بودن آن مشخص شود ولی قاضی بر اساس آگاهی خود تشخیص دهد که کذب بودن صحیح نیست، بر اساس علم خود حکم را صادر خواهد کرد.
بعد از اینکه بررسی کردیم که علم یا آگاهی قاضی چطور معتبر میشود و میتوان به آن استناد کنیم، باید بررسی کرد که آیا این علم حجت است یا خیر. برای این کار اجازه دهید تا از معنی لغوی این اصطلاح شروع کنیم. در لغت علم به معنی دانستن، آگاهی و دانش است.
از نظر فقهی علم یا آگاهی قاضی به این معنا است که اطمینان و یقین کامل از موضوعی وجود داشته باشد که به آن علم عادی نیز گفته میشود. حال باید بیان کنیم که در علم حقوق، علم عادی حجت است. پس علم یا آگاهی قاضی نیز حجت در نظر گرفته میشود. البته همانطور که پیشتر بیان کردیم، این علم باید معتبر بوده و بر اساس تمامی شواهد و احوال پرونده ایجاد شده باشد.
اگر جرمی کیفری اتفاق افتاده باشد در این صورت علم یا آگاهی قاضی میتواند بر اساس ادله حکم را صادر کند. این ادله میتوانند اقرار یا شهادت باشند که قاضی توسط آن علم پیدا کرده و حکمی را صادر میکند. اگر این ادله به عنوان مثال شهادت فاقد هر گونه شرایط شرعی و قانونی باشد، به عنوان اماره قضایی به آن نگاه میشود و قاضی بر این اساس نیز میتواند علم قاضی به دست آورد.
البته قاضی میتواند خود نیز شاهد وقوع جرم یا صحنه آن باشد. در هر صورت آگاهی و علم باید به درستی به قاضی برسد. اگر علم همراه با شک برای قاضی ایجاد شود، این آگاهی درست نیست و نباید بر اساس آن رای را صادر کند. به عنوان مثال در زمینه قتل عمد که جز سنگینترین جرائم است، قاضی نباید خود را محدود به اقرار، شهادت یا ادله دیگر کند تا علم را به دست آورد.
در امور حقوقی نیز علم و آگاهی قاضی مانند دیگر موارد در قانون وجود دارد. در این زمینه هم باید مانند امور کیفری، انواع مختلف ادله وجود داشته باشند. در این صورت قاضی میتواند به علم مورد نظر دست یابد. قانون مجازات اسلامی که در سال 1392 به تصویب رسید در ماده 160 خود بیان میکند که اگر قیود یا شروطی رعایت شوند، علم یا آگاهی قاضی یک دلیل اثبات محسوب شده و میتواند برای تمامی جرائم در نظر گرفته شود.
بر اساس ماده 211 این قانون هم قاضی باید از تمام مستندات آگاه بوده و عواملی مانند معاینه محل، نظریه کارشناس، تحقیق محلی، گزارش ظابطان، اظهارات مطلع و باقی شواهد دیگر را که البته باعث علم و آگاهی قاضی میشود را کاملا بررسی کند. در این صورت میتواند در امور حقوقی نیز حکم را به درستی صادر کند.
زمانی که آرا و نظرات متفاوت در خصوص یک پرونده با یک جرم واحد داده شده باشد، در این صورت دیوان عالی کشور ورود میکند و بر اساس مستندات و عواملی که وجود دارند، رای وحدت رویه را برای آن صادر میکنند. وقتی بحث استفاده از علم قاضی به میان میآید، این موضوع میتواند برای هر پرونده مشابه، یک رای متفاوت صادر کند. بنابراین دیوان عالی کشور رای یکسان را صادر خواهد کرد تا از آن به بعد برای جرائم مشابه از همان حکم و نظر استفاده شود.
علم یا آگاهی قاضی در میان ادلهای که برای اثبات یک جرم از آنها استفاده میشود، قرار گرفته است. هر جرم برای اثبات نیاز به شهادت، سوگند و غیره دارد که علم یا آگاهی قاضی از این موارد استفاده کرده و دانش را برای صدور حکم به دست میآورد. با این حال باید قاضی از همه جهات به پرونده مسلط باشد. ینی تمام مستندات را بررسی کرده، اظهارات را شنیده باشد و البته خود نیز وارد میدان برای پیدا کردن مدرک شده باشد.
در این صورت میتواند یک حکم منصفانه را صادر کند. با این حال گاهی ممکن است برای یک جرم واحد انواع مختلف آرا به علت اینکه علم یا آگاهی قضات پرونده متفاوت است، وجود داشته باشد. در این صورت رای وحدت رویه برای آن صادر خواهد شد. با این حال برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، بهتر است تا با افراد متخصص حقوقی و وکلای مشاور گفتگو کنید.شما میتوانید برای آشنایی با وکلای متخصص به صفحه بهترین وکیل ارومیه مراجعه کنید. البته بسیار خرسند خواهیم شد اگر اطلاعات ارزشمند خود در این باره را با ما به اشتراک بگذارید.