مواردی که در دادگاه مطرح میشوند هر یک با توجه به شرایط و افراد دخیل در پرونده روند متفاوتی را طی میکنند. ممکن است در جریان یک پرونده شما به طور مستقیم به عنوان طرفین دعوی دخیل نیستید اما حکمی که از سوی دادگاه صادر میشود بر شما هم تاثیر میگذارد، اعتراض ثالث و دعوای اعتراض ثالت در این زمان اتفاق میفتد. به عبارتی: این دعوا زمانی مطرح میشود که شخصی در جریان دادرسی یک دعوا قرار نگرفته و بهعنوان طرف دعوا اعم از خواهان یا خوانده یا وارد ثالث یا جلب ثالث به جلسهی رسیدگی دعوت نشده ولی رأی یا قراری که از دادگاه صادر میشود به ضرر او و بر خلاف حقوق او باشد. درواقع اعتراض ثالث راهحلی میباشد که شما به رأیی که در دعوای دو طرف دیگر صادرشده و این رأی برخلاف حقوق شما میباشد اعتراض کرده و از تضییع حقوق خود جلوگیری میکنید.
وکیل روشن میلان، وکیل پایه یک دادگستری و وکیل کیفری با تجربه ای است که به صورت آنلاین هم مشاوره میدهند. در صفحه مشاوره حقوقی آنلاین ما پیغام بگذارید تا با شما تماس بگیریم.

برای طرح دعوای اعتراض ثالث سه شرط لازم است:
زمانی میتوان دعوای اعتراض ثالث را مطرح کرد که در خصوص موضوع دعوی یک حکم قطعی صادر شده باشد یعنی حکمی صادرشده و قابل تجدید نظرخواهی نباشد. وقتیکه حکم غیرقطعی باشد چون توسط یکی از طرفین دعوا قابل تجدید نظرخواهی است باید منتظر ماند و با تجدید نظرخواهی یکی از طرفین پرونده بهعنوان وارد ثالث طرح دعوا نمود و یا در صورت عدم تجدیدنظرخواهی و قطعیت رأی بدوی بهعنوان ثالث به آن رأی اعتراض کرد.
لذا اگر تصمیم دادگاه عنوان حکم یا قرار نداشته باشد، شخص ثالث نمیتواند به آن اعتراض کند.
رای حکم یا قراری است که موضوعی را ثابت یا نفی کند. مثل قرار تأمین خواسته یا دستور موقت یا حکم اثبات مالکیت و غیره .اما بعضی از قرارها قابل اعتراض نیستند چون به حقوق کسی خلل وارد نمیکند مثل قرار کارشناسی یا قرار استماع شهادت شهود.
شخص ثالث میتواند به هر گونه رأی صادره از دادگاه عمومی یا انقلاب یا تجدید نظر که برخلاف حقوق او است اعتراض کند بنابراین شرط اول اعتراض ثالث این است که حکم یا قراری قطعی از سوی دادگاه های یاد شده صادر شده باشد.
در واقع این شرط به این معنا است که شخص ثالث ذینفع باشد یعنی رأیی که صادر شده حقی از حقوق شخص ثالث را تضییع نموده باشد، به وی ضرر رسانده و او برای جبران این ضرر بهعنوان ثالث اعتراض کند.
یعنی شخص معترض ثالث به هیچ عنوانی اعم از خواهان یا خوانده وارد ثالث یا جالب ثالث وارد پرونده و رسیدگی نشده و در جلسات رسیدگی خود یا نماینده یا وکیل او شرکت نکرده باشد و در هیچ مرحلهای از رسیدگی دخالت نداشته باشد.
مثل اینکه شخص متوفی چند ورثه داشته و بعضی از آنها در دادرسی دخالت داشته و بعضی به جلسات رسیدگی دعوت نشده و دخالت نداشته باشند. وراث اخیر میتوانند بهعنوان معترض ثالث به رأی صادره اعتراض نمایند .
البته اگر در جریان دادرسی بین دو طرف شخص ثالث بخواهد وارد شود و دادخواست ورود ثالث بدهد ولی دادگاه قرار رد دادخواست وی را صادر کرد شخص مذکور بعد از صدور رأی قطعی میتوانند بهعنوان معترض ثالث اعتراض کند.
دو نوع دعوای اعتراض ثالث در قانون آیین دادرسی مدنی پیشبینیشده است و اگر اعتراض ثالث پیشبینیشده در قانون اجرای احکام مدنی را هم به آن اضافه کنیم، سه نوع دعوای اعتراض ثالث قابل بررسی است :
دعوای اعتراض ثالث اصلی زمانی مطرح میشود که شخص ثالثی از صدور یک رأی قطعی که برخلاف حقوق او است، در هنگام اجرای رأی یا قبلاز آن به هر طریقی مطلع میشود و درصدد اعتراض به آن برمیآید.
دراینصورت اعتراض ثالث باید شرایط ذیل را داشته باشد :
1_ لزوم تقدیم دادخواست جهت اعتراض.
۲_ خوانده و خوانندگان این دعوا باید محکومله و محکومعلیه رأی قطعی باشد.
۳_ روش رسیدگی به این اعتراض مثل دادرسی نخستین خواهد بود .
۴_ دادگاه صالح برای اعتراض ثالث دادگاه صادرکننده حکم قطعی خواهد بود.
زمانی است که دعوایی بین دو طرف مطرح است و یکی از طرفین یک رأی را که قبلا در خصوص دعوایی دیگر از سوی دادگاه صادر شده برای اثبات خود آن را ابراز کنند در این صورت طرف مقابل حق اعتراض به رأی مورد استناد آن شخص را دارد که به آن اعتراض ثالث طاری میگوییم.
شرایط اعتراض ثالث طاری:
۱_ نیاز به تقدیم دادخواست ندارد .
۲_ اعتراض در همان دادگاهی که دعوا در آنجا مطرح است رسیدگی خواهد شد مشروط بر اینکه درجه دادگاه صادرکننده رأی معترض عنه پایینتر از نباشد .

بهطورکلی اگر دادگاهی در مقام تأمین خواسته یا اجرای حکم قطعی مال منقول یا غیرمنقول از محکومعلیه را توقیف کند و شخص ثالثی نسبت به این مال ادعای حقی داشته باشد. راهحل اعلام ادعا و درخواست رسیدگی طرح دعوای اعتراض ثالث اجرایی است .
برای اعتراض ثالث اجرایی شرایط ذیل لازم است :
۱_ در هر صورت مدعی باید به دادگاه صادرکننده دستور توقیف یا مجری رأی مراجعه کند .
۲_ درصورتیکه مدعی دارای سند رسمی باشد یا ادعای وی مستند به حکم قطعی با تاریخ مقدم بر تاریخ توقیف باشد رفع توقیف میگردد.
۳_ درصورتیکه ادعا مستند به سند رسمی یا دادنامه قطعی با تاریخ مقدم بر تاریخ توقیف نباشد باید طرح دعوا صورت گیرد .
۴_ برای اعتراض ثالث اجرایی نیازی به تقدیم دادخواست است.
۵_ دعوا باید علیه خواهان [محکوم له]و خوانده [محکوم علیه] مطرح شود.
جمع بندی
اعتراض ثالث و دعوای اعتراض ثالث دارای پیچیدگی ها و ظرافت های خاصی است که نیازمند پیگیری های یک وکیل متخصص دعوای اعتراض ثالث است تا حقی از اشخاص پایمال نشود. با شماره وکیل میلان تماس بگیرید.